افزایش ارز مسافرتی برای سفرهای نوروزی 1403
راهنمای سفر به شیراز، بهترین زمان سفر اردیبهشت ماه
شیراز یکی از دیدنی ترین شهرهای ایران است و معمولا یکی از اولین گزینه های سفر برای کسانی است که قصد مسافرت داخل ایران و ایرانگردی دارند. بهترین فصل سفر به شیراز، اردیبهشت است اما چطور برنامه سفرمان را بچینیم تا مسافرتی بینظیر را تجربه کنیم و هیچ دیدنی و سوغاتی را جا نیندازم؟ در ادامه راهنمای کاملی درباره سفر به شیراز برای شما گردآوری شده است …
این راهنما به قلم یکی از کاربران انجمن پرشین تولز نوشته شده و بدلیل کامل و دوستانه بودن، بدون کم و کاست با همان نگارش اینجا قرار می گیرد…
خُب اول از همه بگم که بهترین فصل برای شیراز اومدن بهار و بهترین ماه اردیبهشته ! شیراز معروفه به شهر گل و بلبل و مسلماً خیلی از زیبایی هاش مختص فصل بهاره.. شیراز تابستون گرمی داره (شاید در حد تهران با یکی دو درجه کم و زیاد) اما مسماً در تابستون خنک نیست! و البته هواش خشکه. و زمستون هاش هم متوسطه؛ سرده اما نه مثل اردبیل! بارون زیاد نمیاد، برف هم شاید دو سه بار در سال..
در تعطیلات نوروز خیلی امکانات رفاهی به توریست ها و مهمون ها میدن؛ مثلاً جاهایی هست (مکان هایی برای استقرار مسافرین) -راستی! اگه عید خواستین بیاین حتماً از قبل هتل رزرو کنین که امکان نداره جای خالی گیرتون بیاد!- یا اگه نخواین اونجا بمونین، می تونین چادر رایگان بگیرین و یه گوشه ی شهر چادر بزنین! ..دیگه؟ از کارهای عید میشه پخش رایگان نقشه شهر و راهنمایی ها و نورافشانی کوه ها و.. رُ گفت.
در ضمن نقشه یادتون نره! البته شیراز خیلی بزرگ نیست و اگه اسم جاها رُ بلد باشین میشه با تاکسی همه جا رفت. در هر حال اگه توضیحی لازم بود از مردم بپرسین؛ خیلی هم آدمای بدی نیستن! لازمه اضافه کنم که (تا الآن حداقل!) تاکسی تو شیراز کورسی حساب میشه؛ هر چهار راه یا هر جا ماشین میپچه و میره تو یه خیابون دیگه میشه یه کورس! و امسال کورسی پنجا تومنه. واسه همین «در بست گرفتن» اصلاً به صرفه نیست. شیراز تنها چیزی ش که از تهران ارزون تره تاکسیشه.
و.. بد نیست اضافه کنم که اتوبوس ها همه خصوصی هستن، بعنی مثل تاکسی باید پول بدین.. که قیمت شون فرق داره (رو اتوبوس نوشته) نفری سی یا چهل تومن.
(بی ربط: تلفن های عمومی هم تو شیراز مجانی هستن. البته اگه بخواین موبایل بگیرین یا هر کدی که صفر داشته باشه؛ باید یا برین مرکز مخابرات یا تلفن کارتی!)
راستی اگه با ماشین شخصی میاین همیشه تو ذهن تون داشته باشین که «هیچ ناممکنی نشدنی نیست!» وضع رانندگی تو شیراز خیلی وحشتناکه! خیلی بیشتر از چیزی که فکر می کنین مواظب باشین؛ هر آن امکان داره از جایی که فکرش رُ نمی کنین یه ماشین با سرعت صد و بیست تا ظاهر بشه! خلاصه گفته باشم..
راستی قبل از این که بیاین بگم که شیراز، جمعه ها شهر مرده هاست! همه جا تعطیله؛ مردم یا باغ هستن یا کنار خیابون نشستن !! در کل جمعه ها روز خانواده ست !! من پیشنهاد می کنم جوری بیاین که توش جمعه نباشه چون الکی روزتون حروم میشه. اما حتماً یا جمعه بیاین یا جمعه برین تا یه سری منظره های جالب ببینین. طبق برنامه ای که من نوشتم لازمه پنج روز شیراز باشین؛ البته روزهای برنامه رُ میشه جا به جا و کم و زیاد کرد.
در هر حال اول از همه باید جا داشته باشین. چند تا هتل بین الملل (پنج ستاره) هست به اسم های پارس، چمران، هما و.. و یا چهار ستاره و پایین تر، مثل: آریوبرزن، اطلس، رودکی، ارم، پارک انوری، ساسان، کوثر، پارسیان، صدرا، طوس، پاسارگاد، قانع، استقلال، اروندرود، سعدی، دریا، پیام و.. واسه رزرو می توین از طریق یه آژانس هواپیمایی (تو شهر خودتون) یا اینترنت و یا تلفن (خودتون مستقیماً) قدام کنین. ( البته از سایت ما هم می تونید رزرو کنید! لیست هتلهای شیراز رو اینجا ببینید. ایران بوکینگ) تو فرودگاه هم جایی هست واسه رزور و خدمات توریستی. واسه تلفن فراموش نکنین که برای گرفتن 118 ی یه شهر دیگه باید از 3 استفاده کنین، به این طریق که کد اون شهر رُ بگیرین (واسه شیراز 071) و بعد هشت تا «سه» بگیرین. یعنی واسه شیراز میشه 07133333333
خُب حالا شما جا دارین؛ فقط باید برین بگردین ! اگه ظهر رسیده باشین، یه کم خسته هستین؛ بعد از ناهار و استراحت، می تونین برین شهر رُ ببینین: معمولاً شب اول یا «دیدار اول» رُ به حافظ یا شاه چراغ اختصاص میدن. بستگی به شما داره که طرز فکرتون چه جوری باشه.. همین جوری اول حافظیه رُ انتخاب می کنم مثلاً:
شب می تونین تاکسی بگیرین و برین «حافظیه»، اونجا مرقد حافظ هست. دم درش هم کلی از این آدم های فال فروش هستن. (البته اکثراً ترجیح میدن با خودشون یه کتاب حافظ بیارن و خوشون همونجا فال بگیرن.) ورودیه هم اگه کارت دانشجویی داشته باشین نصف قیمت میشه. پیشنهاد من اینه که عصر وقتی آفتاب داره غروب می کنه از هتل بزنین بیرون؛ یه کم خیابون گردی کنین و آدما رُ ببینین و شب، وقتی هوا داره کم کم تاریک میشه به سمت حافظیه برین.
اول «باغ جهان نما» رُ ببینین. فقط یه جای قشنگه، همین! یه باغ کوچیک که دیدن سر تا ته ش نیم ساعت هم طول نمی کشه؛ و در ضمن به «حافظیه» هم نزدیکه (کوچه ی کناری تالار حافظه). بعدش پیاده از همون جا میرین حافظیه.. الآن دیگه هوا داره کم کم تاریک میشه؛ حافظیه شب ها خیلی خوشگل میشه!! می تونین برین سر مزارش و فاتحه بخونین؛ یه مغازه هم هست که هر چیزی مربوط به شیراز (نقشه، کتاب، مجسمه، کارت پستال و..) می فروشه. یه قهوه خونه هم داره که کیفیت غذاش خیلی خوب نیست؛ بیشتر به درد خستگی در کردن و کشیدن سیگار یا قلیون میخوره. البته می تونین برین یه لیوان چایی هم بخورین. بعد تو حیاط جلویی حافظیه، چند تا صندلی هست که می تونین تا آخرهای شب بشینین و صحبت کنین و از موسیقی و هوا و منظره لذت ببرین! (خیلی ها اعتقاد دارن که «حافظ» یه جورایی مراد میده؛ دو تا کار واسه گرفتن مراد می تونین بکنین. اول این که آرزویی کنین و سکه ای در حوض اونجا بندازین؛ دوم این که با خودتون عهدی ببنیدن که مثلاً باز هم بیاین اونجا.. چند وقت پیش دوستی بود که فقط یک شب اومد شیراز و رفت شاخه گلی گذاشت رو مزار حافظ و گفت عهدی بوده که باهاش بسته بوده!) شام هم اگه نخواین هتل باشین می تونین برین «فلکه ی گاز» و از غذای «سفیر» یا «پیتزا پات» بخورین.
پ.ن. تو حافظیه معمولاً می تونین یه دوریش ببینین که خیلی خوش برخورده و اگه بخواین واسه تون فال میگیره و تفسیر می کنه و غیره. یکی دیگه هم هست که خودش رُ به اسم حافظ می دونه و میگه از نوادگان حافظه و براتون اگه بخواین صحبت می کنه و پند میده و فال میگیره.
روز دوم، صبح رُ به بازار وکیل اختصاص بدین. البته اضافه کنم که تو شیراز معمولاً مغازه ها از ساعت نه و نیم صبح به بعد باز میشه، البته بستگی داره کجای شهر باشه؛ اما در کل ساعت نه از هتل بزنین بیرون خوبه! واسه بازار رفتن هم باید برین «شهرداری» و باقی ش رُ پیاده برین. همون جا «ارگ کریمخانی» هست که برین ببینین و البته «موزه ی پارس». بعد هم بازار؛ دو تا بازار هست که یکی ش معروفه؛ اگه از سمتِ «خیابون زند» برین، سمتِ راستی میشه. آخر این بازار (جایی که دوراهی میشه؛ سمت چپ) بازار نقره فروش ها (سرای مشیر) هست که حتماً برین. (در ضمن بازار شیراز به عنوان سه بازار سرپوشیده از نظر عماری هم معروفه) برای ناهار، در همون حوالی دو تا غذاخوری سنتی هست (شرزه و حمام وکیل) که قبلاً غذاش خوب بود ولی الآن نیست! (البته حمام وکیل یه مزیت داره اون هم این که تو فضای حمام می شینین و شاید دیدنش جالب باشه) برای ناهار می تونین به «ملل» (تو خیابون صورتگر) برین (مدیریت قبلی رسوران حمام وکیل) که غذاشون خوبه! و اگه خواستین فست فود بخورین «صد و ده» تنها جایی در اون نزدیکی هست که غذاش مطمئنه. در ضمن امام زاده «علی بن حمزه» هم خیلی دور دور نیست از بازار. (مورد دیگه ای که کتابچه ی راهنمای توریست معرفی کرده «کلیسای شمعون غیور» هست.) اگه حس ش باشه «خیابون زند» مرکز فروش لباس و شلواره و از «خیابون داریوش» هم می تونین وسایل صوتی تصویری بخرین.
روز دوم عصر رُ می تونین به شاه چراغ (حرم موسی بن رضا؛ برادر امام رضا) اختصاص بدین. البته اگه امروز پنج شنبه باشه یا مراسم خاص دعاخونی باشه بدونین که خیلی شلوغ میشه. در ضمن باید چادر سرتون کنین. البته دم درش چادر میدن به کسایی که ندارن؛ اما خب اگه خیلی تمیز هستین شاید خوشتون نیاد. (در ضمن تو حرم نمی تونین عکس بگیرین؛ مگه با موبایل و یواشکی!) همون نزدیکی «مسجد سید میر محمد» و «مدرسه ی خان» هم هست. (در کل بازار هم به اینجا نزدیکه، اگه نخواستین می تونین بازدید از بازارو حرم رُ تو یه روز بذارین) واسه شام هم اون طرف ها من جایی رُ بلد نیستم؛ می تونین با تاکسی برین یه جایی که غذاش خوبه.
روز سوم صبح رو می تونین برین «باغ ارم»؛ خیابون ارم رُ پیاده برین. باغ ارم تو اردیبهشت محشره! در کل دو تا چیزش معروفه؛ یکی سرو ناز (که شهرت جهانی داره و انقدر معروفه که در ادبیات فارسی نماد قد بلند و رشید و زیبا به حساب میره) و گل رز.. انواع مختلف گلر رز رُ (خصوصاً اگه بهار باشه) می تونین ببینین. در ضمن ساختمونی هم که اون وسط هست خیلی معروفه؛ البته راتون نمیدن توش! (بد نیست بدونین «باغ ارم» جزو ملک دانشگاه شیراز محسوب میشه واسه همینه که بالای ساختمون ش به جای پرچم ایران، پرچم دانشگاه شیراز هست! تا سال ها قبل اون ساختمون محل تشکیل کلاس های حقوق بود، اما چند سالیه تو کوی دانشگاه ساختمان جدیدی برای حقوق ساختن و همه رفتن اونجا) بعد هم بیاین «میدون نمازی» و ملاصدرا رُ پیاده بیاین. ملاصدرا از خیابون هایی هست که جوونا واسه دیده شدن میرن! (پیاده). البته اگه می خواین آدم ببینین باید عصر بیاین؛ اما مغازه هاش چیزای خوبی واسه خرید دارن. ناهار هم می تونین برین فست فود «شاندیز» (تو خیابون ملاصدرا) یا سفیر دو (خیابون قصردشت) که البته سفیر دو، دو قسمته؛ طبقه ی دومش کنتاکی هست.
روز سوم عصر برین اول «سعدیه»! جای قشنگیه؛ البته محیطش از نظر فرهنگی خیلی با حافظیه فرق می کنه.. (پایین شهر حساب میشه) دم درش (قبل از ورود) سازه ای هست که مثل پله می تونین برین پایین و جویی که میگذره ادامه ی «آب رکنی» هست. (آب رکنی که حافظ تو شعهاش گفته خارج از شهره و الآن دیگه جای سرسبز خاصی نیست.) همین طور تو خودِ سعدیه یه کافه تریا هست که در وسطش یه گودال (حوض؟) از آب رکنی و پر ماهی قزل آلا ست. بعد از این که آرزویی کردین؛ یه سکه تو اون حوض بندازین! جواب میده!! لول) جای دیدنی دیگه؛ «دروازه قرآن» که دروازه ی ورودی شهر هست.. همون جا مرقد «خواجوی کرمانی» هم هست. اون گنبدی که بالای کوه رو به رویی می بینین هم «گهواره ی دید» هست؛ قدیما دیدبانی بوده. الآن هم کوه رُ تا اونجا پله گذاشتن (نزدیک هفتصد پله) اگه حوصله داشتین می تونین برین! شام هم می تونین برین بام شیراز و در «شاندیز» (شعبه ی کباب شاندیز مشهد) بخورین.
روز چهارشنبه رُ می تونین به «تخت جمشید» و حوالی ش برین. واسه این کار باید یا برین یه تاکسی تلفنی و باهاش شرط کنین (که چه قدر میگیره) یا از سرویس های هتل استفاده کنین، یا اگه هتل نرفتین؛ برین یه آژانس هواپیمایی یا تورهاش رُ بهتون معرفی کنه. در هر حال باید یه ماشین بگیرین که شما رُ ببره «تخت جمشید» (پرسپولیس)، «نقش رستم»، «نقش رجب» و یه کم دورتر: «پاسارگاد». واسه این کار معمولاً صبح نزدیک ظهر راه میوفتن و نزدیک های عصر دوباره شیرازین؛ همه ی این جاها عموماً زیر آفتاب هستین؛ ضدآفتاب شدیداً فراموش نشه؛ اگه چه می تونین آب معدنی و چیزای دیگه بخرین اما می تونین با خودتون هم چیزی واسه خوردن ببرین. و اگه کلاه لبه دار یا حصیری دارین فراموش نشه! تو تخت جمشید یه موزه هم هست که به نظر من دیدن ش ارزشی نداره. در ضمن واسه راهنما؛ اگه از طرف هتل یا آژانس برین که به همونا بگین، اگه نه هم، دم در ورودی که می خواین بلیت بگیرین باید بخواین. در حالت دیگه هم می تونین برین کنار راهنماها که دارن واسه دیگرون حرف می زنن و حرف هاشون رُ گوش کنین!! یا حالت کم خرج ترش اینه که کتابچه ی راهنماش رُ بخرین. البته هر جا برین رو زمین، یه توضیح کوچیک درباره ی هر قسمت نوشته شده؛ اما خُب راهنمای زنده چیز دیگه ست!
در ضمن حتماً قبل از رفتن سراغ برنامه ی «نور و صدا» رُ بگیرین. «نور و صدا» اسم برنامه ای هست که معمولاً جمعه شب ها تو تخت جمشید برگزار میشه و همه رو صندلی ها میشین، بعد با موسیقی و شنیدن صداها و روشن شدن قسمت های مختلف تخت جمشید (با نورهای مختلف) اتفاق های تاریخی اون دوران تا به اتش کشیده شدن و از بین رفتن تخت جمشید گفته میشه. البته الآن دیگه خیلی چیز فوق العاده ای نیست. خیلی قبلتر ها چند ساعت بود اما الآن همه ی متن ش سانسور شده، در هر حال یادتون باشه تو تخت جمشید هم خوب نگاه کنین: دفعه ی دیگه که بیاین شاید اینا هم دیگه نباشن!
عصر احتمالاً خسته این.. یه استراحتی بکنین و حدودای ساعت هفت برین «باغ عفیف آباد»؛ تو باغ، «موزه ی اسلحه» هم هست. شب هم می تونین برین غذای سنتی بخورین؛ «صوفی» (شعبه ی «ستارخان» یا «عفیف آباد» ش) یا برین «سامر» (تو خیابون ستارخان) یا اصلاً هات داگِ تندِ «پامچال» (خ عفیف آباد) بخورین. همون حوالی «بازارچه ی حافظ» (تو خیابون عفیف آباد) هست و همینطور می تونین بعدش قصردشت رُ پیاده بیاین (از چهار راه زرگری به سمتِ فلکه ی قصردشت؛ البته فقط اولش رُ .. و از هوا لذت ببرین!)
روز پنجم، صبح برین «نارنجستان قوام». همون حوالی «بنیاد فارس شناسی» هست که همیشه یه نمایشگاهی توشه. باز هم اون طرف ها جای خوبی واسه غذا نمی شناسم؛ می تونین برین «ملل» (ظهر ها غذاش فرق می کنه) یا هر جای دیگه.
عصر هم فرض می کنیم پنج شنبه ست.. یه کم برین آدم ببینین! اول ملاصدرا (پاساژ ملاصدرا، آناهیتا و..)، بعد زرگری (بازارچه سینا) و بعد «چمران». «چمران» خیابونیه که پنج شنبه عصر ها و یا جمعه ها صبح و عصرها (البته بستگی به هوا داره؛ مثلاً تابستونا هر شب شلوغه، و زمستون ها بیشتر جمعه صبح..) مردم میان و گوشه ی خیابون پیک نیک می کنن. اصولاً اولین چیزی که به ذهن یه غریبه میرسه اینه که «مگه امروز سیزده به دره؟» تو تابستون از وقتی هوا خنک میشه (مثلاً هشت) تا حدودای دوازده، یکِ نصفه شب همچنان هستن.. منظره ی جالبیه! واسه شام هم کلی رستوران هست اما غذای هیچ کدوم عالی نیست. «سارا» (رستورانِ هتل چمران) مخاطب های خاصی داره و بعدش «آفاق» خیلی طرفدار داره. اگه نخواستین از اونجا غذا بخورین؛ با تاکسی برین «پیتزا بازار»، «زیتون» (معالی آباد)، شعبه های هایدا، هایلار، و اگه سنتی می خواین «تین» (فلکه ی اعلم؛ اول ساحلی غربی) رستورانِ هتل ها (هما، پارس و..)
همین دیگه! اگه جمعه شیراز موندین؛ صبحش (از ساعت هفت/ هشت تا ده / یازده) می تونین بیاین خیابون «چمران» پیاده روی یا یه کوه کوچیک هست (کوه چمران)، برین اونجا.. اگه کنسرت خاصی بود یا فیلمی (یه چیز دیگه هنوز تو شیراز ارزون تر از تهرانه؛ بلیت سینما!) برین ببینین. یا از رو بیکاری برین «پارک آزادی». یه کوه کوچیک دیگه هم هست به اسم «باباکوهی»؛ البته جو ش شاید مناسب نباشه. نزدیکی های «باباکوهی» یه قلعه ی کریمخانی دیگه هم هست. اگه بار هم شیراز موندین شاید دیدن «موزه ی تاریخ طبیعی و تکنولوژی» براتون جالب باشه؛ و بعد هم -بستگی به سن تون داره!- اما شاید بازدید از فضای دانشگاه ها هم خاطره انگیزناک باشه.
واسه خریدن سوغاتی خوردنی مثل نقل، یوخه، کلوچه مسقطی (همون نون برنجی + یه چیزی به اسم مسقطی.. تو مایه های لوز هست؛ مخصوص شیرازی هاست دیگه!) و.. هم می تونین به شیرینی فروشی های «وصال»، و «برادران یزدی»، «گل ها» برین. شیرینی فروشی خوب دیگه هم «شما»، «بلوط»، «کندو» و.. هستن.
خرید نقره و خاتم و.. هم باید برین بازار ! در ضمن شیراز ادویه ش هم معروفه (و کتیراش؟) برای اون هم بازار وکیل بهترین جاست (یکی از عطاری هاش هست که معروفه.. از در اصلی -خیابون زند- که برین، قبل از دو راهی که به سمت سرای مشیر میره، سمت راست) و اگه از تو شهر خواستین بگیرین «سقراط» تو خیابون «بیست متری» ادویه ش خوبه.
فقط به عنوان آخرین نکته تو شیراز دو تا خیابون به اسم «زند» هست؛ اشتباه نشه. به «کریمخان زند» همون «زند» هم میگن اما «لطفعلی خان زند» فقط لطفعلی خان زنده ! احتمالاً شما با این دومی اصلاً کاری ندارین..
شیراز چند تا ترمینال داره که اگه اشتباه نکنم هر کدوم واسه یه قسمته؛ مثلاً یکی به سمت جنوب ایران، یکی مخصوص شهرهای درون استان.. اونی که شما اگه احتمالاً با اتوبوس ازش میاین؛ «ترمینال کاراندیش» هست.
نوشته شده در ۴ بهمن ۱۳۹۴
ارسال نظر